۱۳۸۹ بهمن ۲۶, سه‌شنبه

ارنست شاکلتون

مهم‌ ترین تلاش سر ارنست شاکلتون ،(طی کردن قطب جنوب با پای پیاده در سال 1914 ) زمانی پایان یافت که کشتی او دردریای ودل به توده‌ای از یخ برخورد کرد و غرق شد.
شاکلتون و 27 نفر از مردانش قبل از اینکه به جزیره‌ کوچکی برسند، مدت 5 ماه بر روی یک تکه یخ شناور و در حال ذوب شدن زندگی کردند و در تمام این مدت با سرمایی کشنده دست و پنجه نرم کردند.
شاکلتون به همراه گروه کوچکی از افرادش 800 میل را با یک قایق کوچک سپری کردند و نهایتاً به یک ایستگاه شکار وال رسیدند. او در آنجا یک کشتی یافت و بازگشت تا بقیه‌ افرادش را نجات دهد.
شاکلتون به دلیل اینکه توانست پس از گذشت 634 روز طاقت‌فرسا تمامی افرادش را نجات دهد، الهام‌بخش بسیاری از افراد در زمینه‌ تحقیق درباره رهبری بوده است. درسهایی که می‌توانیم از او بیاموزیم:

ارتباط. بلافاصله پس از غرق شدن کشتی، شاکلتون به افرادش گفت که سریعاً موقعیتشان را ارزیابی کنند. البته او یک طرح اقدام نیز آماده کرد. او به طور مرتب با افرادش در ارتباط بود و به دقت سعی می‌کرد انگیزه و روحیه‌ آنها را حفظ کند.

حفظ رهبری. شاکلتون می‌دانست که هر چه بحران عمیق‌تر شود، ممکن است برخی افراد آرامش خود را از دست داده و تصمیمات و اختیارات او را زیر سؤال ببرند. او ضمن اینکه از همه‌ افراد می‌خواست تا کمک‌ کننده باشند، به هیچ کس اجازه نمی‌داد در این مورد شک کند که او مسئول همه چیز است.

تیزبین و خوش‌بین بودن. شاکلتون همه‌ طرحها و راه‌ حلهای جایگزین را بررسی می‌کرد. به همین دلیل، تمامی عقایدودیدگاههایش مورد اطمینان افرادش بودند.

دخالت دادن همگان. برای حفظ اتحاد، وفاداری وتمرکز گروهی که ازافراد مختلف تشکیل شده بود، شاکلتون به همگان اطمینان داده بود که وظایفشان در رفاه گروه نقش بسزایی دارند.

کار تیمی. شاکلتون تفاوتها را به حداقل رساند و بر احترام و ادب دو جانبه تأکید کرد. او همواره بر این پیام تأکید می‌کرد: «ما یکی هستیم. با هم زنده خواهیم ماند و با هم خواهیم مرد.»ا

۱ نظر:

فريد گفت...

سلام دوست عزيز
خوب هستي؟
از اينكه سر زدي خوشحال شدم ...
موفق باشي